خبرگزاری حوزه | آیا تا به حال شده است پشت ویترین مغازهها بایستید و قیمتها چنان سنگین بر دل بنشینند که نفستان بند آید؟ این، حال مشترک امروز ماست. عددهای سرخ روی تابلوها، آرزوهای مردم را رنگ باختهاند و فاصلهٔ تلخ میان حرف و عمل، روزبهروز عمیقتر میشود.
ما، همان ملتی که روزگاری با دستان خالی در برابر دشمن تا بندندان مسلح ایستادیم، امروز نباید و نمیتوانیم در برابر «اقدام نکردن» و «پاسخگو نبودن» تسلیم شویم.
آنچه بیش از همه رنجآور است، فاصلهٔ آشکار میان وعدههای عملگرایانه با واقعیتِ روزمرۀ مردم است. برخی مدیران و مسئولان اجرایی، به جای ارائۀ نقشۀ راه و اقدام عاجل، در گرداب توضیح «محدودیتها» و «پیچیدگیها» گرفتار شدهاند. این سکوت عملی یا تکرار سخنان کلیشهای، نهتنها مشکلی را حل نمیکند، که آخرین پناهگاههای «امید و اعتماد عمومی» را نیز ویران میسازد.
مردم حق دارند بپرسند: چرا با وجود تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری بر لزوم کار جهادی و استفاده از همۀ ظرفیتها، شاهد تعلل و ضعف در اجرا هستیم؟ حمایت بیدریغ ایشان از دولت، خود بزرگترین سند بر اثبات این امر است که راهحل وجود دارد و مشکلات با عزمی راسخ و مدیریتی هوشمند و جهادی، قابل عبور است. این حمایت، در واقع، تکلیف را بر دوش مجریان سنگینتر میکند؛ تکلیفِ گذر از حرف به عمل، از توجیه به نتیجه و از انفعال به اقدام قاطع.
سایر دلسوزان نظام نیز باید به جای پرداختن به حسابکشیهای سیاسی، به یاری دولت بشتابند و هم با ارائۀ راهکارهای عملی و هم با اصلاح امور در حیطۀ اختیارات خود، مسیر را هموارتر کنند.
بیتردید، نقش دشمن را در تشدید این وضعیت نمیتوان نادیده گرفت. دشمنی که در میدان جنگ نظامی با تمام قوا به میدان آمد و شکست خورد، اینک با فشار بر شریانهای اقتصادی و حتی نفوذ در گلوگاههای مهم، تلاش میکند با وارد آوردن فشار حداکثری، مردم را به عکسالعملهای عصبی وادارد تا زمینه را برای آشوب و در نهایت تهاجم نظامی فراهم کند. تبیین این توطئه برای مردم و استفاده از ظرفیت همدلی ملت ایران، ضروری است.
این وضعیت در درجۀ اول نیازمند عزم ملی و ارائۀ راهکار است، اما وجه دیگری نیز دارد که بهصورت منطقهای قابل پیگیری است و مسئولیت آن بیشتر بر عهدۀ مسئولان محلی است.
بررسیهای میدانی نشان میدهد بخشی از اختلاف قیمتها، ریشه در نبود نظارت، احتکار و سوءاستفاده در سطح شهرها دارد؛ اموری که کاملاً قابل کنترل هستند. با اقداماتی مانند سرکشیهای دقیق، راهاندازی سامانههای شکایات مردمی و تدوین قوانین بازدارندۀ محکم، میتوان اثر این مشکلات را به حداقل رساند.
گام بعدی، همدلی و همراهی بیواسطه با مردم است. شخصیتهایی مانند ائمۀ محترم جمعه و جماعات، فرماندار محترم، دادستان محترم و سایر مسئولین مربوطه همانطور که در خطبهها و جلسات گوناگون نقشههای دشمن را تبیین میکنند، بهتر است در کوچه و بازار نیز حاضر شوند و با مردم و بازاریان به گفتوگو بنشینند. این همدلی عملی، به تحمل شرایط کمک شایانی خواهد کرد.
نقش مساجد و حرکتهای همدلانه:
نکتۀ بسیار مهم، راهاندازی حرکتهای بزرگ همدلانه، بهویژه از پایگاههای مؤثری مانند مساجد است. همانطور که در ایام دفاع مقدس و دوران کرونا، مساجد به مراکز فعال شناسایی نیازمندان و توزیع کمک تبدیل شدند، امروز نیز میتوانند چنین نقشی ایفا کنند. دعوت عمومی به همراهی و ایجاد شور نوعدوستی و ایمانی در محلات، انسجام ملی را تقویت و توطئههای دشمن را خنثی خواهد کرد.
تقدیر از نیکوکاران:
در این میان، قدردانی از کاسبان، موجران و صاحبان کسبوکاری که از منفعت بیشتر چشمپوشی میکنند، نباید فراموش شود. معرفی و تشویق این افراد، نهتنها قدردانی از ایثار آنان، که دلگرمی بزرگی برای کل جامعه خواهد بود.
بیایید هرکس، آنچه از دستش برمیآید انجام دهد. از مسئولان تا مردم، از نهادهای عمومی تا کسبوکارهای خصوصی؛ همگی باید زنجیرهای از اراده و عمل را شکل دهیم تا انشاءالله از این گذرگاه سخت، سربلند و متحد بیرون آییم. آیندهای روشن، نه در انتظار که در گرو اقدام امروز ماست.
مصطفی محجوب زاده










نظر شما